جدول جو
جدول جو

معنی چاه یوسف - جستجوی لغت در جدول جو

چاه یوسف(هَِ سُ)
مشهور است، و آن دراراضی اردن که از نواحی شام است نزدیک به طبریه باشد. (برهان). نام چاهی در اراضی اردن که از نواحی شام است نزدیک به طبریه، که آن حضرت را برادران در آن انداخته بودند. (آنندراج). چاهی که یوسف بن یعقوب را برادرانش در آن چاه انداختند. چاه کنعان:
مگردر دل گذشت آن گوهر نایاب دریا را
که چاه یوسفی گردید هر گرداب دریا را.
میرزا انوار (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(هََ)
دهی است از دهستان گل فریز بخش خوسف شهرستان بیرجند که در 50 هزارگزی جنوب خاوری خوسف واقع شده. کوهستانی و معتدل است و 185 تن سکنه دارد. آبش از قنات، محصولش غلات و باغات، شغل اهالی زراعت وراهش مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(فَ)
دهی است از بخش مریوان شهرستان سنندج که دارای 50 تن سکنه است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
قلاب چندند که بدان دلو از چاه بیرون آورند، (انجمن آرا)، کنایه از قلاب آهنین که چیزهای در چاه افتاده را بدان برآرند، (آنندراج)، قلابی که بدان چیز به چاه افتاده را برآرند، (ناظم الاطباء)،
چاخو، مقنی، چاه کن، حفرکننده چاه قنات، آنکه در کندن چاه های قنات و باز کردن مجرای زیرزمینی قنوات مهارت دارد، چاهجو، معنی ترکیبی آن جویندۀ چاه و یوز بمعنی جوینده است، (انجمن آرا) (آنندراج)، چاهجو، یوز مبدل یوس است و یوس بمعنی تفحص و تجسس است، (فرهنگ نظام)، چاه یوس، (فرهنگ نظام)، رجوع به چاه پوز و چاهجو شود
لغت نامه دهخدا
دهی است از دهستان خنج بخش مرکزی شهرستان لار که در 96 هزارگزی باختر لار درجنوب کوه گوکردی واقع شده، دامنه، گرمسیر و مالاریائی است و 276 تن سکنه دارد، آبش از قنات و چاه، محصولش غلات، خرما و پنبه، شغل اهالی زراعت وراهش مالرو است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
لغت نامه دهخدا
(دِهْ سِ)
دهی است از بخش میان کنگی شهرستان زابل. واقع در چهارهزارگزی باختری ده دوست محمد. با 146 تن سکنه. آب آن از رود خانه هیرمند مشروب می شود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
تصویری از چاه یوز
تصویر چاه یوز
قلابی باشد که بدان چیزی را که بچاه افتد بر آرند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از چاه یوز
تصویر چاه یوز
قلابی باشد که بدان چیزی را که به چاه افتد برآرند
فرهنگ فارسی معین